خلاصه داستان قسمت ۲۰ سریال ترکی قهرمان + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۲۰ سریال ترکی قهرمان را مطالعه می کنید. با ما همراه باشید. “قهرمان” محصول سال ۲۰۱۹ میلادی است و در ترکیه مخاطبان و طرفداران زیادی دارد. سریال ترکی قهرمان Şampiyon جدیدترین سریال تولگاهان ساییشمان بازیگر محبوب ترکیه ای می باشد که دارای داستانی درام و غم انگیز می باشد. بازیگران این سریال عبارتنداز؛ تولگاهان سایمشان، ییلدیز چاگری آتیکسوی و امیر اوزیاکیشیر در سریال قهرمان به ایفای نقش پرداخته اند.
خلاصه داستان سریال ترکی قهرمان
فیرات بولوکباشی ملقب به قفقاز قهرمان سابق بوکس بوده و در مسابقه قهرمانی رقیبش رو شکست میده ولی رقیب همونجا خونریزی مغزی میکنه و میمیره و این ماجرا زندگی فیرات رو زیر و رو میکنه و خونه و کار و همسرشو از دست میده و با پسرش تنها میمونه. بعد از هفت سال فیرات برای درمان پسرش که تب مدیترانه ای داره به ۶۰۰ هزار لیره نیاز پیدا میکنه و برای همین باز مجبور میشه به رینگ بره…
قسمت ۲۰ سریال ترکی قهرمان
سونا سر میز شام با یاد گونش و فیرات و روزی که با هم املت خوردند لبخند می زند و بعد هم برای اولین بار غذایش را با نان می خورد که باعث تعجب همه می شود. او صبح هم از خواب بیدار شده و برای همه صبحانه آماده می کند. مادرش او را در آغوش می گیرد و وقتی متوجه می شود که حلقه ی نامزدی اش را درآورده ناراحت می شود. افراد درویش در حالی که خانه ی یامان را زیرنظر دارند به فیرات زنگ می زنند، آنها می گویند: «از پیشنهاد آقا درویش یک روز گذشته. ایشون دوست ندارند منتظر بمونن. » فیرات می گوید که جوابش منفی است و دیگر هم به او زنگ نزنند. صبح از طرف پست بسته ای می آید که اسم فیرات روی آن نوشته شده. ظفر و فیرات با نگرانی به نامه خیره می شوند اما وقتی فیرات آن را باز می کند متوجه می شود که نامه ای که می گوید باید زودتر گونش را در مدرسه ثبت نام کند. فیرات خوشحال می شود و همه ی اعضای خانواده یکی یکی به گونش به خاطر مدرسه رفتنش هدیه ای می دهند و او را خوشحال می کنند. فیرات هم گردنبندی را که پاک کن است از طرف ایلول به گردن گونش می اندازد و می گوید: «این هدیه مامانته. مامانت میگفت انسان نباید از اشتباه کردن بترسه… » گونش با خوشحالی پدرش را در آغوش می گیرد. مادر سونا، از او حال تانسل را می پرسد.
سونا اول سعی می کند وانمود کند که اتفاقی نیفتاده اما بعد می گوید که با تانسل به هم زده. مادرش ناراحت می شود و به او می گوید که این کار درست نیست. سونا می گوید که تصمیمش را گرفته و مادرش می گوید: «به تانسل زنگ میزنم تا مشکل بینتون را حل کنین. چند ساله پشتمون بوده و زحمتمون رو کشیده این کارت نمک نشناسی در حق اونه! » سونا عصبانی می شود و می گوید: «همه این سالها من بودم که کرم رو بزرگ کردم، حتی وقتایی که پشتتو میکردی میخوابیدی من بودم که جای بابامو تمیز میکردم. پس الان از نمک نشناسی با من حرف نزن! » مادرش می گوید: «تانسل مثل بچه ی این خانواده ست! اگه نامزدیو بهم بزنی حقمو حلالت نمیکنم! » مادرش حالش بد می شود و سونا به او قرص هایش را می دهد تا بهتر شود. وقتی سونا از خانه خارج می شود، مادرش به هارون می گوید: « اگه تانسل به این جدایی راضی نباشه بدبخت میشیم… » در رختکن باشگاه، کادو آدرس جایی که قرار است شاهین در آن مسابقه بدهد را به او می دهد که از چشم کرم دور نمی ماند.
کرم وقتی کسی داخل رختکن نیست، کاغذ را برمیدارد و بعد به سمت خانه یامان می رود تا این را به او بگوید. اما نسلی می گوید که از دیروز خبری از پدرش ندارد و نگران است. در آخر نسلی دلیل آمدن او را می پرسد که کرم می گوید کادو شاهین را داخل بازی های قفس کرده و این اصلا خوب نیست. نسلی تصمیم می گیرد همراه او برود و مانع این بشود. ظفر با همفکری با سروین تصمیم می گیرد بالاخره این راز بزرگ را به سونا بگوید و ویدیوی عاکف را به او هم نشان بدهد. او راه می افتد و فیرات وقتی با سروین روبرو میشود، سروین می گوید: «نمیدونم ظفر کجا رفت. گفت میرم پیش دکتر یه حرف مهمی دارم بزنم… » فیرات می فهمد که ظفر بدون اینکه به او بگوید به مطب سونا رفته تا ویدیو را نشانش بدهد. تانسل به دیدن مادر و پدر سونا می رود و با کنایه می گوید: «من اومدم درباره ی رازهایی که ۷ساله از سونا پنهونش کردیم صحبت کنیم! حالا ببینیم سونا به من برمیگرده یا شما مجبور میشین سونا و کرم رو فراموش کنین! »