خلاصه داستان قسمت ۳۱۵ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر
در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۳۱۵ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت می‌کند. خانواده‌ای که علی‌رغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختی‌های زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی و خوبی را نشان میدهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun و …
قسمت ۳۱۵ سریال ترکی خواهران و برادران
شنگول پیش نباهت رفته و میگه همه تو خونه باهام قهرن و ازش میخواد اونجا بمونه چند وقت نباهت قبول میکنه. در مدرسه شوال پیش بچه ها میره و برگه ای میدهد تا به والدینشون بدن تا از سمیناری که واسه کنکور ترتیب داده مطلع بشن. سوسن پیش عمر میره و بهش میگه که باهم بعد مدرسه برن بیرون برنامه سورپرایز داره واسش و دست تو دست میرن سرکلاس که لیدیا با دیدن اونا حرصش میره به صرب میگه باید به درس حسابی بدیم بهشون. اورهان تو ایستگاه اتوبوس منتطر اومدن اتوبوسه که سرساختمان بره اما سرکارگر زنگ مینره و میگه بهش دیگه احتیاجی ندارن او ناراحت میشه که سوزان میبینتش و میپرسه چیشده اورهان واسش تعریف میکنه که سوزان میگه به کلوب میسپاره اگه کاری بود بیاد مشغول بشه اورهان خوشحال میشه و تشکر میکنه. یاسمین با ذوق میره پیش ماهر اما او اصلا تحویلش نمیگیره و به کلاس میره او با تولگا درمیون میزاره و میگه باید برم به سمت چیزهایی که علاقه داره سپس از تولگا میپرسه کا او میگه کتاب های مصور میخونه سپس بهش گوشزد میکنه که خودش باشه تا عاشق خود یاسمین باشه نه یاسمینی که خودشو تغییر داده.
صرب و لیدیا میرن سراغ الیف که تو حیاط نشسته الیف از اینکه اونا فکر کردن با پول میتونن بخرنش باهاش دعوا میکنه و با صرب درگیر میشه برک به کمک الیف میاد و شوال با بوراک به اونجا میان و میپرسن چخبره؟ او با دیدن صورت صرب میگه کی این بلارو سر صورت پسر من اورده؟ صرب از اینکه تو جمع مثل بچه ها باهاش رفتار میکنه عصبی میشه و به داخل میره. اوگولجان هم الیفو سرزنش میکنه واسه اذیت کردن لیدیا. الیف به خاطر اینکه مدام از لیدیا طرفداری میکنه باهاش بحث میکنه و با گریه به سرویس بهداشتی میره ایبیکه هم با اوگولجان دعوا میکنه به خاطر این رفتارهاش. سوسن تو سرویس پیش الیف میره و میگه چیشده؟ سپس آرومش میکنه و میگه که به حسابشون میرسیم. یامان از ثریا دعوت میکنه که شب به یه قرار دونفره برن و واسش ماشین میفرسته ثریا قبول میکنه اکیف بعد از رفتن یامان سراع ثریا میره تا ببینه چی میگفته و با فهمیدن قرارشون تو فکر میره. شنگول برای برداشتن وسایل به خونه میره که میبینه فاطما دکور را تغییر داده و داره با خوشحالی اهنگ میخونه و تمیزکاری میکنه شنگول حرصش میگیره و باهاش دعوا میکنه.
اکیف پیش منشی کلوب میره و وانمود میکنه که شب یامان با یه مهمون خارجی مهمون داره و میخواد اکنم بره سپس ادرس رستورانو میگیره. شوال میره کلوب و به یامان میگه که میخواد سمینار را اونجا برگزار کنه یامان قبول میکنه اما کارهارو به آکیف میسپاره و میره شوال از این بی اعتنایی حرصش میگیره اکیف میخنده. عمر با سوسن تو پیکنیک هستن که آسیه بهش زنگ میزنه و خبر میده امل با یکی دعوا کرده بیاد مدرسه سوزان که واسه سر زدن اومده بود وقتی ماجرارو میفهمه با اسیه راهی میشه. تولگا با یاسمین به کتاب فروشی رفتن اونجا باهم میگن و میخندن که یاسمین میگه ای کاش تو ماهر بودی با اونم مثل تو راحت بودم تولگا ناراحت میشه. شنگول تو خونه نباهت از حرفهای اونا ماجرای مرگ احمد را میفهمه و وسیله ای از دستش میوفتد که نباهت و آکیف جا خوردن و بهش نگاه میکنن. تو مدرسه امل مادر و پدر کسی که امل باهاش دعوا کرده از مدیر میخوان امل را اخراج کنه عمر عصبی میشه و به خاطر حرف های تحقیر امیزشون با پدر اون دختر دعوا میکنه که مدیر به پلیس زنگ میزنه…
