خلاصه داستان قسمت ۳۲۰ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر
در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۳۲۰ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت میکند. خانوادهای که علیرغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختیهای زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی و خوبی را نشان میدهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun و …
قسمت ۳۲۰ سریال ترکی خواهران و برادران
آیبیکه با عمر و سوسن در حیاط مدرسه نشستن که برک پیششون میره و به عمر میگه درباره کار مدلینگ که بهت گفته بودم باهام تماس گرفتن شب باید بریم برای عکاسی عمر قبول میکنه از طرفی آیبیکه خوشحال میشه اما سوسن حسادت میکنه. شنگول وانت نجار محله را قرض گرفته و دنبال اوهان میره ازش میخواد سوار ماشین بشه و دوری با هم بزنن آکف تو اتاقش به این فکر میکنه که چرا ثریا جواب پیامشو نداده سپس به روزی که با هم گذروندن فکر میکنه و با خودش میگه از این به بعد قراره بیشتر خوش بگذرونن. نباهت سر میز عکس دو نفره ثریا و یامان را که در کلوب نشستن بهش نشون میده آکف عصبانی میشه به هم میریزه. در کلوب یامان از ثریا بابت قرار قبلی عذرخواهی میکنه و میگه همیشه در کار و زندگیش و حتی روابطش جدیه ثریا میگه خیلی خوبه از آدمهایی که فقط برای خوش گذرونی وارد رابطه میشن خوشم نمیاد. بچهها به استودیو رفتن و سوسن از اینکه اونجا پر از دختره عصبی میشه و این موضوعو انقدر به آیبیکه میگه که اون هم حساس میشه سپس از کنار عمر و برک تکون نمیخورند تا دخترها بهشون نزدیک نشن.
شنگول و اورهان به کنار دریا رفتند و اونجا از خاطرات آشناییشون با همدیگه صحبت میکنند و در آخر با همدیگه آشتی میکنند. آکف به کلوب رفته و درباره تعطیل کردن اونجا با یامان دعوا میکنه سپس گارسون میاد و میگه نوازندهها اومدن یامان پیش اونا میره و آکف از فرصت استفاده میکنه و به ثریا میگه اینجا چه خبره صبح با من الان با یامان! ثریا میگه از روابط بیهدف خوش نمیاد تو متاهلی باید با زنت وقت بگذرونی نه من و ازش میخواد بره تا قرارش با یامان را خراب نکند. فردای آن روز در مدرسه صرب تو کلاس به استاد میگه من انشا آسیه را خوندم ولی به نظرم آشنا میومد شبیه انشا برنده سال گذشته هستش آسیه انکار میکنه و استاد برای روشن شدن قضیه تو لپتاپش چک میکنه و آسیه را سرزنش میکنه آسیه تو لپ تاپش دنبال نسخه اصلی انشاش میگرده اما میبینه پاک شده این کار زیر سر لیدیا بوده و به صرب لبخند میزنه بعد از رفتن استاد آسیه با صرب دعوا میکنه و میگه میدونم کار توئه تو اتاق اساتید دیده بودمت! صرب زیر بار نمیره. بعد از رفتنش پسری که آسیه ازش دفاع کرده بود در مقابل صرب پیش آسیه میره و فیلمی نشون میده که دیوار نویسی چند وقت گذشته زیر سر صرب بوده.
شوال با آیلا در حال صحبت کردنه که با آیلا تماس میگیرند و میگن لوله آب خانه ترکیده آیلا با سرعت به طرف خونش میره و تبلتش که تو شارژ بوده یادش میره برداره تو مسیر به یاد میاره و به شوال زنگ میزنه شوال میگه برو جاش امنه فردا بیا بگیر اما آیلا اصرار میکنه که الان میام میگیرم شوال کنجکاو میشه که دلیل اصرارش برای برگشت چیه و تبلت را باز میکند و تو گالری فیلم پرت شدن ولی از بالای ساختمان توسط آکف را میبیند جا میخوره و سریعا فیلمو برای خودش میفرستد. بچهها در بوفه مدرسه جمع شدن و استاد با آنها درباره کلاسهای فوق برنامه صحبت میکند آسیه و آیبیکه در طبقه بالا با صرب دعوا میکنند آسیه با نشون دادن فیلم به صرب میگه به خاطر ضرر زدن به اموال مدرسه اخراج میشی صرب با کلافگی ازش میخواد گوشیو بگیره اما آسیه نمیده در همان لحظه وقتی صرب گوشی از دستش رها میشه به طرف عقب کشیده میشه و از طبقه بالا به داخل بوفه میافتد بچهها با تعجب به صرب نگاه میکنن…