خلاصه داستان قسمت ۳۲۴ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر
در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۳۲۴ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت میکند. خانوادهای که علیرغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختیهای زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی و خوبی را نشان میدهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun و …
قسمت ۳۲۴ سریال ترکی خواهران و برادران
وقتی شوال با یاسمین و صرب از کلانتری بیرون میان عمر با عصبانیت میخواد به صرب حمله کنه که اورهان جلوشو میگیره شوال طلبکارانه میگه پسر من داشت میمرد! صرب هم میگه آسیه قبل از هول دادنم باید به اینا فکر میکرد اوگولجان که از این تهمت عصبی شده یه طرف صرب حمله میکنه و آکف آنها را از هم جدا میکند سپس شوال و بچههایش را از آنجا میفرسته برن و خودش هم آنها را تا ماشین همراهی میکند شنگول با عصبانیت به سراغ اکف میره و ازش گلگی میکنه که چرا شوال را تهدید نکرده که از خر شیطون بیان پایین؟ آکف میگه نمیشد فیلم پرت شدن ولی از ساختمان دستش بود شنگول میگه بریم پیش سادو و ازش بخوایم اعتراف کنه! آکف میگه اینم نمیشه چون مرده شنگول از این بدشانسی عصبی میشه. آسیه به زندان منتقل شده تو مسیر رفتن به سلول یاد روز مرگ مادرش میافتد او همه وسایلش را تحویل میدهد به غیر از عکس سه نفرش با عمر و امل.
از طرفی عمر و امل به خانه رسیدند و با دیدن جای خالی آسیه و دردسری که توش افتادن گریه میکنند. آکف با عصبانیت پیش آیلا میره و میگه با همدستی کردن تو با شوال آسیه الان افتاده تو زندان! آیلا جا میخوره و میگه نمیفهمم درباره چی حرف میزنی؟ آکف میگه فیلم منو دادی به شوال و از این طریق شوال منو تو مشت خودش نگه داشته! آیلا میگه من همچین کاری نکردم سپس یادش میاد که تبلت را در مدرسه جا گذاشته بود و به آکف میگه روزی که اون اتفاق برای صرب افتاد من تبلتمو تو مدرسه جا گذاشته بودم حتما شوال بیاجازه تبلت من را دیده و اون فیلمو برداشته آکف از سهل انگاری او عصبی میشه و فیلمو از تو تبلتش پاک میکنه. آکف به خانه میره و قضیه را برای نباهت تعریف میکنه او میگه من میتونم به بهانه سر زدن به صرب به اونجا برم و فیلمو از تو گوشی شوال پاک کنم آکف میگه فکر خوبیه و استقبال میکنه از این پیشنهاد.
شب آسیه در سلول نشسته که یک نفر پیشش میره و میگه اجازه گرفتم با خانوادت تماس بگیری آسیه خوشحال میشه به عمر زنگ میزنه عمر که همه پیشش هستند با شنیدن صدای آسیه خوشحال میشه و روی آیفون میزنه آسیه به همشون میگه خیالتون راحت باشه من حالم خوبه سپس ازشون میخواد از خودشون غافل نشن و مراقب خودشون باشند. نباهت وقتی به خانه شوال میره حال صرب را میپرسد شوال برای درست کردن قهوه به آشپزخانه میره که نباهت از فرصت استفاده میکنه و داخل کیفش دنبال گوشیش میگرده شوال پیشش میره و با دیدن این صحنه میگه میدونستم برای این اومدی نباهت باهاش بحث میکنه تا اون فیلمو پاک کنه چون آکف از قصد کسیو نکشته و تا الان خیلی کارها آکف برای شوال انجام داده شوال میگه تا زمانی که آکف با من کاری نداشته باشه منم باهاش کاری ندارم نباهت با عصبانیت از اونجا میره.
فردای آن روز عمر به همراه اورهان پیش وکیل میرن عمر وقتی میبینه اوضاع خوب نیست و فقط باید صرب رضایت بده تصمیم میگیره بره پیش صرب و باهاش حرف بزنه اورهان میگه احتمال داره دعوا بشه منم باهات میام. زن ساده دوباره پیش سوزان رفته و بهش میگه سادو مرده و قبل مرگش این فلشو بهم داده بود تا بهت برسانم سوزان فلش را به لپتاپ میزنه و با دیدن اون فیلم که سادو توش گفته بود شوال ازش خواسته بود که ترمز ماشینو ببره شوکه و عصبی میشه….