خلاصه داستان قسمت ۳۳۴ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر
در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۳۳۴ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت میکند. خانوادهای که علیرغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختیهای زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی و خوبی را نشان میدهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun و …
قسمت ۳۳۴ سریال ترکی خواهران و برادران
فاطما در مقابل آکف به اورهان میگه که مچشو با ثریا گرفتم به خاطر همینه که این گوشی و گاز را بهمون داد اورهان از کار مادرش شرمنده میشه و گوشی را به آکف پس میده و میگه به زودی گاز را هم بهت پس میدم و با مادرش از اونجا میره. تولگا به آکف زنگ میزنه و برای برگردوندن استاد بوراک ازش کمک میخواد آکف قبول میکنه و میگه اولیا را بسپار به من. بعد از قطع تماس یاسمین پیش تولگا میره و تولگا ازش میپرسه چرا نمیای تو جبهه ما؟ تو که میدونی حق باهامونه سپس بهش میگه حواسم نبود تو دختر شوال خانومی معلومه که پشت مادرتو خالی نمیکنی، یاسمین با درماندگی سکوت میکنه. آسیه و آیبیکه در مدرسه در حال جمع کردن امضا از بچهها هستند ایاس پیششون میره و میخواد او هم امضا کنه و به زور برگه را میگیرد اما به جای امضا کردن مینویسه کور خوندی آسیه میگه بیشتر از این ازت توقع نداشتم و از آنجا میرن. برهان تو مسیر برگشت به خانه با مادرش دعوا میکنه و میگه تو و شنگول منو از کار بیکار کردین با شماها یه روز خوش ندارم.
در مدرسه اساتید به اتاق شوال میرن و میگن بچهها تو کلاس نیستن شوال جا میخوره که متوجه میشن تمام بچهها جلوی درب خروج از مدرسه تحصن کردن و برای اعتراض شعار میدن تا استاد بوراک برگرده شوال به اونجا میره و با عصبانیت میگه همتونو میفرستم کمیته انضباطی بچهها از جاشون تکون نمیخورن و میگن با اینا نمیتونین ما رو بترسونین یاسمین هم پیش بقیه میره و میگه منم میخوام استاد بوراک برگرده شوال و صرب از دست یاسمین عصبی میشن. حلمیه پیش فاطما میره و میگه یه خونه به نظافت احتیاج داره من نمیرسم برم فاطما تشکر میکنه و میگه با شنگول میریم دوتایی تمومش میکنیم. آیبیکه و برک برای کمک به تولگاه در رنگ کردن خانه پیشش میرن شوال برای پسرها آب پرتقال درست میکنه که یاسمین میگه چرا برای من درست نکردی؟ شوال با طعنه میگه برای تو که طرفدار استاد بوراک هستی آب پرتقال نداریم یاسمین کلافه میشه و با دیدن استوری تولگا که در حال رنگ کردن خانه است با بچهها به بهانه رفتن پیش لیدیا پیششون میره.
در کلوب ثریا پیش یامان میره و باهاش صحبت میکنه و پیشنهاد میده که یک شانس دیگه به همدیگه بدن یامان از دور به سوزان نگاه میکنه که اصلاً بهش محل نمیده سپس قبول میکنه. زن سادو گلتن به دم در خانه شوال میره و خودشو خدمتکار معرفی میکنه بعد از رفتن شوال به خودش میگه درسته سوزان خانم شما چشم پوشی کردین اما من نمیتونم ازش بگذرم میدونم چیکارش کنم. اولیا بچهها در خانه آکف جمع شدن و او با نباهت آنها را متقاعد میکنند که علیه شوال نامهای بنویسند که در صورت برنگشتن استاد بوراک بچهشان را از مدرسه میبرند و موفق میشن. فردای آن روز بچهها دوباره در مدرسه اعتراض کردند و شعار میدن آکف به اونجا میاد و با نشان دادن نامههای اولیا مجبورش میکنه تا استاد بوراک را برگرداند بچهها خوشحال میشن. شنگول و فاطما به خانهای رفتند که قرار بود آنجا را تمیز کنند زنی که اونجاست بهشون میگه صاحبخانه فردی بیکس و کار بود چند روز پیش پلیسها جنازشو تو این خونه پیدا کردن منم گفتم خونه همینجوری نیفته بهش سر بزنم و مستاجر براش پیدا کنم….