خلاصه داستان قسمت ۳۴۴ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر

در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۳۴۴ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت می‌کند. خانواده‌ای که علی‌رغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختی‌های زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی‌ و خوبی را نشان می‌دهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun  و …

قسمت ۳۴۴ سریال ترکی خواهران و برادران
قسمت ۳۴۴ سریال ترکی خواهران و برادران

قسمت ۳۴۴ سریال ترکی خواهران و برادران

اوگولجان و آیبیکه با فاطما و اورهان در حال فیلم دیدن هستن که بچه ها از رویای اورهان میپرسن او خودشو تو یه سوپر مارکت تصور میکنه که دم درش با دوستش تخته نرد بازی میکنه انها میگن سوپر مارکت کمه اونا خیلی پول دارن اورهان اینبار خودشو تو یه هایپر مارکت که زنجیره ای هم هست تصور میکنه که بازم تخته مرد بازی میکنه بچه ها تعجب میکنن که تو هر شرایطی تخته نرد بازی میکنه که اورهان میگه این قسمت رویارو دوست دارم. اکیف به خانه سوزان رفته و ازش میخواد که بره داخل چون هوا سرده و تولگا هنوز خونه نیومده سوزان قبول میکنه و وقتی میره غذا اماده کنه تا بخورن آکیف به برگه آزمایش روی میز نگاه میکنه و میفهمه که او بارداره سوس به سوزان با طعنه میگه که چرا نگفته بودی که بارداری؟ و ازش میخواد تا به یامان بگه اما سوزان به خاطر فضولی اکیف کلافه و عصبی شده که برگه رو دیده و بهش میگه همچین کاری نمیخوام بکنم و ازش میخواد بین خودشون بمونه و به کسی چیزی نگه. ۵ روز بعد؛ اوگولجان صحنه زمین خوردن فاطما را بازسازی میکنه که شاید به خاطر بیاره که همه از تلاش او کلافه شدن.

بچه ها میخوان برن مدرسه که عمر میگه شما برین من لباسمو عوص کنم بیام. عمر وقتی میخواد پیش بچه ها بره تو کوچه چنگیز جلوشو میگیره و میگه که ازادی مشروط داره و ازش میخواد تا شکایتشو پس بگیره چون اینجوری میوفته زندان و بهش پیشنهاد پول میده اما عمر قبول نمیکنه و میگه اگه یکبار دیگه جلومو بگیری به جدم تهدید بازم ازت شکایت میکنم و میره. سر کلاس بچه ها کادوهای سال نو را به همدیگه میدن. الیف بعد از کلاس میره به اتاق سوال تا شهریه اون ماهشو بهش بده. وقتی گوکان برای نظافت به اتاق شوال میره چشمش له پاکت پول میوفته و جا میخوره. تو حیاط صرب و لیدیا در حال تعریف کردن ماجرای دزدیدن چرخ پلو فروشی هستن و میخندن که عمر و سوسن حرفاشونو میشنون و عمر از اینکه لیدیا هم دست داشته تو این کار جا میخوره و باهاشون بحث میکنه و میره لیدیا گریه میکنه و میگه عمر واسه همیشه از دست دادم صرب کلافه میشه و میگه به اطرافت نگاه کن شاید کسی باشه که تورو دوست داشته باشه لیدیا میگه فکر با اون بودنو از سرش بیرون کنه و میره.

شوال از اتاقش بیرون میاد و میگه پول روی میزم نیست الیف میره پیش گوکان و میگه دیدم تو رفتی تو اتاق پولو بده اما گوکان میگه من چیزی برنداشتم همان موقع استاد بوراک میاد و میگه پولو من برداستم تو حساب خوابوندم. الیف با ناراحتی به حیاط میره و برک دنبالش میره و باهاش حرف میزنه که الیف از کارهایی که پدرش کرده باهاشون میگه برک میگه شاید الان میخوام جبران کنه و ازت فرصت میخواد الیف قبول نمیکنه و میره. آسیه به کانکس سوسیس فروشی رفته و چند دقیقه بعد ایاس به اونجا میاد و با دیدن اسیه جا میخوره اون کانکس مال دوست ایاس هست و وقتی او میره به کانکس های دیگه سر بزنه ایاس میگه من اینجا میمونم کمک اسیه میکنم تا زودتر بره خونه برای جشن سال جدید و باهم سوسیس میفروشن…

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim + عکس (فصل ۱) 

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim (فصل ۲)

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا