خلاصه داستان قسمت ۵ سریال نیکان از شبکه سه سیما + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۵ سریال نیکان را مطالعه می کنید. با ما همراه باشید. سریال‌ نیکان ملودرامی اجتماعی در ۳۰ قسمت به کارگردانی علی سراهنگ و تهیه‌کنندگی کامران مجیدی محصول جدید مرکز سیمافیلم است که از ۱۲ خرداد ماه پخش خودش را از شبکه سه سیما آغاز کرده است. این سریال هر شب ساعت ۲۰:۳۰ بروی آنتن شبکه سه می رود و تکرار آن ۰۰:۰۰ بامداد، ۰۹:۳۰ صبح و ۱۴:۱۰ ظهر می باشد.

قسمت ۵ سریال نیکان
قسمت ۵ سریال نیکان

خلاصه داستان قسمت ۵ سریال نیکان

شب نیکان با بقیه تو حیاط خانه مامان پری هستن. طلعت و مامان پری طبق رسوم قدیمی تخم مرغ برداشتن و اسم کسایی که فکر میکنن چشمشون زدن را میگن و در آخر تخم مرغ را میشکنند. سیامک پیشنیکان میره و بهش میگه تو خانمی به ایم خانم نا ری میشناسی؟ نیکان میگه نه کی هست؟ سیامک میگه نمیدونم چندتا ایمیل به بابات زده بود میخواستم ببینم کیه. فردای آن روز نیکان میره بانک تا از کارت مادرش پول برداره که میزنه موجودی کارت ناکافیست. او به داخل بانک میره و میگه من مطمئنم کارت مامانم پول داره چرا میگه پول نداره؟ کارمند بانک بهش میگه که از طرق قوه قضاییه مسدود شده. نیکان به خانه شون میخواد بره که مسئول لابی بهش میگه خوب شد اومدین مستاجر جدید اومده وسایلتونم جمع کنین نیکان وقتی میفهمه خونه را پدرش اجاره داده به یکی دیگه شوکه میشه. جهان با عصبانیت پیش یکی از راننده ها میره و میگه تو بدون اینکه بارنامه ای ترتیب بدی بار جابه جا کردی واسه مسعود؟ چرا هیچ مدرکی ازش نیست؟ و بعد از کمی دعوا کردن از اونجا میره. ارژنگی جلوشو میگیره و میگه چیشده؟ او واسش توضیح میده سپس میخواد بره که ارژنگی میگه فردا بار داریما! شهسواری گفت حتمیه گفتم بهت بگم جهان میگه بهش بگو تا الان بودم از این به بعد دیگه نیستم و میره ارژنگی این خبرو به شهسواری میده.

تو خونه مامان پری جلسه گرفتن و طلعت در حال درست کردن شله زرد. سحر به نیکان میگه مامان پری همش داره گریه میکنه و سیمارو صدا میزنه الان میفهمن که اتفاقی افتاده! نیکان به طلعت میگه بره پیشش تا کسی چیزی نفهمیده. ارژنگی به نیکان زنگ میزنه و میگه یه شماره کارت بهم میدی؟ از وسایلی که مادرت فروخته یه مقدار پول مونده گفت بزنم به کارتتون نیکان خوشحال میشه و شماره کاره دختر طلعت را میگیره که هم پول طلعت را بده هم بقیه شو خودش برداره. جهان به انبار خودش میره که میبینه کسی اونجا نیست و درش را زنجیر کشیدن همان موقع یکی بهش زنگ میزنه و میگه من تورو به اینجا رسوندم حالا که نمیخوای دیگه باشی خودمم ازت میگیرم. سیامک تو زیرزمین هستش و منتظره اینه که تو یه فرصت بره سحر پیشش میره و ازش خداحافظی میکنه طلعت به سیامک میگه ای کاش با مامان پری خداحافظی کنی بعد بری سیامک میگه اونجوری دعوا میکنیم ول کن سپس نیکان خبر میده که دم در دنبالش اومدن سیامک میره.

نیکان در حال آماده کردن کیان است تا باهمدیگه به ملاقات مادرشون برن. نیکان میره پیش مامان پری و میگه پس چرا نمیاین؟ مامان پری گریه میکنه و میگه نمیتونم بیام اونو تو زندان ببینم سکته میکنم و سرو میکنه به گریه کردن نیکان سعی میکنه آرومش کنه سپس با کیان میره به ملاقاتی. سیما با دیدنشون اونارو بغل میکنه و از خوشحالی چشماش پر از اشک میشه. سیما از نیکان میخواد خودشو وارد این بازی ها نکنه و فقط به درس و مشقش برسه و مراقب کیان باشه. وقتی از زندان بیرون میان مهتاب نیکان را صدا میزنه اما او بهش اعتنایی نمیکنه او ازش میخواد تا یه لحظه صبر کنه تا حرف بزنن کیان میخواد بره خونه مهتاب اما نیکان قبول نمیکنه و میگه ممنون از شما زیاد رسیده و میخواد بره که مهتاب میگه من هرجور شده باید سیمارو ببینم زنگ زد بهش بگو یه درخواست بده تا بتونم برم ببینمش نیکان قبول میکنه و میره. نیکان بعد از گذاشتن کیان تو خونه به طرف دفتر ارژنگی میره و درباره شاکی های اصلی پرونده مادرش حرف میزنه سپس ازش میخواد آدرس بده تا بتونه کاری بکنه. اونجا متوجه میشه پولی که براش زده بود از فروش وسایل نبوده و جهان بهشون داده بوده او ار اونجا میخواد بره که با جهان روبرو میشه و میگه ما هنوز اونقدر بدبخت نشدیم که صدقه بخوایم تا فردا پولتونو میدونم بهتون و میره….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال نیکان از شبکه سه سیما

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا