خلاصه داستان قسمت ۹ سریال همه گیری از شبکه سه سیما

در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران سریال ایرانی خلاصه داستان قسمت ۹ سریال همه گیری را قرار داده ایم. با ما همراه باشید. سریال همه گیری محصول سال ۱۴۰۲ به کارگردانی «محمد صادق بکتاشیان» و تهیه کنندگی «سعید کمانی» می باشد که فصل اول خود را با نام «موج اول» بر روی آنتن برده است. این سریال که جایگزین سریال نیکان می باشد، داستان شیوع کرونا در کشور است و روزهای ابتدایی شیوع این بیماری را نشان می دهد که عده ای درگیر این هستند آیا این بیماری کرونا است یا آنفولانزا؟ آنها در ادامه به این نتیجه می رسند که این بیماری همان کرونا است.

قسمت ۹ سریال همه گیری
قسمت ۹ سریال همه گیری

قسمت ۹ سریال همه گیری

دکتر برزین با دکتر عیسایی صحبت میکنه و بحث به نجات دادن جون نوزاد میرسه و دکتر برزین میگه شما فکر کنین تو وضعیتی هستین که باید یا مادرو نجات بدین یا نوزاد کدومو اتتخاب میکردین؟ او میگه انتخاب سختیه! برزین میگه سختر اونجاست که فقط ۳ دقیقه وقت داری انتخاب کنی عیسایی میگه من نوزادو انتخاب میکردم برزین میگه ولی من مادرو انتخاب میکردم همیشه انتخابم مادره عیسایی بهش میگه اگه بگم دکتر بی رحمی هستین ناراحت میشین؟ برزین میگه دارین حرف بدی میزنین بعد توقع دارین ناراحت نشم؟ سپس درباره این موضوع باهمدیگه کل کل میکنن و در آخر برزین میره. شاهمیری با فنایی سر میز نشستن و دارن ناهار میخورن که شاهمیری بهش میگه که فهمیدم آدم منو خریدی تا کارتو گسترش بدی تو تمام کشور؟ سپس باهمدیگه درباره این حرف میزنن که فنایی میگه تو که این همه پول درآوردی چرا پول مجتمعی که ازم خریدیو نمیدی؟ او میگه من دادم اونو اون پولی که داری از شهرستانها بدست میاری یک سومش ماله منه ازم دزدیدی به جاش این مجتمعو برمیدارن هرچند کمتره ولی جهنم و ضرر عیب نداره فنایی قبول میکنه و برگه را امضاء میکنه.

تلویزیون مصب شده و همگی تصویر بچه را میبینن و خوشحال میشن و حالشون بهتر میشه. متین در حال گزارش نوشتن روزانه است که یکی از پرستارها میپرسه چرا باید همچین کاری کنیم؟ مگه کسی این گزارشارو میخونه اصلا؟ او میگه نه ولی زمانیکه یه مشکل پیش بیاد میان میخونن تا ببینن فلان روز فلان ساعت کجا بودی چیکار میکردی پرستار میگه اینجوری که داریم از خودمون رد به جا میزاریم متین میگه مگه ما دزدیم که رد نزاریم؟ آنها باهم بحث میکنن که شیما میاد و میگه متین جون؟ متین میگه وقتی اینجوری میگین دلم میریزه میگم الان یا مرخصی میخوان یا میخوان از اینجا برن یا خانوادتون خواسته برین یا حقوق بیشتر میخواین. شیما میگه نه متین جون مگه ما فقط تو گرفتاری ها محبت میکنیم! نه میخواستم بپرسم چرا مهاجرت نمیکنی بری متین میگه دوست دارم به کشور خودم خدمت کنم سپس شیما باهاش مشورت میکنه و میگه من کارهام داره جور میشه و میخوام برم ولی دودل شدم نمیدونم چیکار کنم متین میگه اگه فکر میکنی اونجا زندگیت بهتره خوب برو چه اشکالی داره؟ شیما از ترس هاش میگه و شک هایی که افتاده تو دلش متین میگه بشین فکر کن از یه جایی به بعد میتونی دیگه پشتتو نگاه نکنی و چشمتو ببندی رو همه چیزو بری؟ اگه میتونی برو شیما میگه سخته خیلی! متین میگه پس بیشتر فکر کن و میره.

حمید با دامادش از دور بیمارستان و امیرعلی را زیر نظر دارن و دامادش میگه این امیرعلی داره میپیچونه دو هفته تموم شد ولی هنوز ساک پولو نیاورده و باهمدیگه باره این موضوع حرف میزنن. متین پیش امیرعلی میره و بهش مقداری پول میده و میگه دارو تموم شده میتونی بری از بازار سیاه بگیری؟ میدونم نباید ازشون خرید کنیم ولی چاره ای نیست اینم پول خود مریضاست که جمع شده امیرعلی قبول میکنه و موقع رفتن میگه فهمیدم که پول خودتونه متین ازش میخواد بره. امیرعلی به بازار میره که موقع برگشت میخواد سوار موتورش بشه که میبینه به نفر رو موتورش نشسته و بهش میگه باید باهام یه جایی بیای امیرعلی میگه میدونم که دو نفرم از دور الان حواسشون بهمه ولی میگفتی خودم میومدم مشکلی نبود سپس باهم به یه رستوران لوکس میرن. صاحب رستوران ازش میخواد روبروش بشینه و میگه اگه روزهای دیگه بود حتی نمیزاشتم وارد رستورانم بشی چون در حدت نیست ولی الان لازمت دارم و ازش میخواد تا بهش بگه کیف دلارها کجاست و بهش میگه که یه نفر مشخصات او را داده که میدونه کیف کجاست امیرعلی میگه من اصلا نمیفهمم چی میگین و در جریان نیستم! بعد از کمی بحث کردن و حرف زدن امیرعلی باز هم حرف خودشو میزنه که نمیدونه چی داره میگه سپس ازش میخواد بره و میگه معلوم نیست سری بعد کی میبینمت ۱ روز دیگه یا یه سال دیگه ولی اونموقع ازت جواب درست حسابی میخوام و امیرعلی از اونجا میره…..

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال همه گیری از شبکه ۱ سیما + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا