عاشورا فراتر از آنچه است که در تاریخ روی داده
در روزهای عزاداری محرم چهره شهرهای بزرگ و کوچک ایران به صورت چشمگیری تغییر میکند و سیاهپوش میشود. بیرقها و علمهای سیاه و گاه سبز رنگ بر در و بام تکایا، مساجد، خانهها، مؤسسات، ادارات و معابر افراشته میشود. زن و مرد و پیر و جوان سیاه میپوشند و خصوصاً در ظهر عاشورا برخی چهرهها و موهایشان را گِلآلود میکنند. در این ایام زنان و مردان و به خصوص جوانان در مساجد و معابر و تکایا جمع میشوند، به سر و سینه خود میکوبند تا عزا برپا دارند و با کشتهشدگان واقعه کربلا که چهارده قرن پیش در صحرای کربلا رخ داد، ابراز همدردی کنند.
بسیاری از مسلمانان در ایام محرم برای آنچه بر خاندان حسین بنعلی(ع) گذشته است، عزاداری میکنند، اما روز عاشورا فراتر از آنچه در تاریخ روی داده، پیامی است که امام حسین(ع) ما را به شنیدن آن دعوت کرده است. باید دوباره لباس سیاه خود را بپوشیم، باید خودمان را خانه تکانی کنیم، باید به اصل خویش بازگردیم، به یک ظهر داغ، پا به پای عطش کودکان بسوزیم، با ضجههای زینب (سلام ا… علیه) آتش بگیریم، ۷۲ بار هروله کنان بر مدار شعلههای عشق، سوختن را تجربه کنیم تا که محرم را درک کنیم.
محرم همین سیاه پوشیدن نیست. محرم تمرین سوختن است، تمرین شعله ور شدن، مشق ققنوسی بودن، تمرین سوختن در آتش عشق، مشق فداکاری و ایثار، تمرین جانبازی با دستان بریده. محرم تمرین عاشقی است با سر بریده. محرم مقصدی است برای مبداء ، محرم رجوعی دوباره است. محرم ماه عاشورا ست و شهید شش ماهه. محرم ماه دلهای شکسته کودکان حرم است. محرم ماه داغ برادر است و سرداری که مشک بر دندان در راه خیمههای کودکان تشنه آسمانی گام بر میدارد.
نه اشکها در چشم دوام میآورند، نه حرفها بر زبان. روایت درد آسان نیست و زبان بسیار ناتوان در گفتن ناگفتنیها است.
بیشتر بخوانید :