معنی خمین در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
خمین. [خ ُ م َ] (اِخ) قصبه ٔ مرکز بخش خمین شهرستان محلات. این قصبه سر راه شوسه ٔ اراک به قم از طریق دلیجان واقع است. موقعیت محلی آن در شصت هزارگزی جنوب باختری محلات و سی هزارگزی گلپایگان است و آن در جلگه قرار داردبا آب و هوای معتدل و 7038 تن سکنه که حدود 20 خانوار یهود در بین آنهاست. آب آن از قنات و در بهار از رودخانه استفاده می کنند. محصول آن غلات و چغندر قند وپنبه و انگور و بادام و زردآلو و توت است. شغل اهالی کسب و بازرگانی و کشاورزی است. ادارات در آنجا بخشداری و شهرداری و کلانتری و دادگاه و ژاندارمری و دارائی و بانک ملی و اداره ٔ غله و ثبت اسناد و آمار وجود دارد و نیز دارای مدارس متوسطه و ابتدایی و شعبه ٔ پست و تلفن و تلگراف می باشد. از آنجا که قصبه ٔ خمین مرکز بازرگانی بخش کمره محسوب میشود دارای بازاری بحدود سیصد باب دکان است. راه شوسه از وسط آبادی عبور می کند و ادارات دولتی و چند گاراژ و رستوران و قهوه خانه بر سر راه شوسه قرار دارد. ارتباطات: این ناحیه دارای تلفن شهری و تلگراف بشهرهای گلپایگان محلات و قم و اراک است و بوسیله ٔ تلفن نیز با گلپایگان و اراک ارتباط دارد. هوای خمین سرد و ارتفاع آن از سطح دریا 1800 هزار گز است. از بناها و آثار قدیمه بنای امام زاده شاهزاده ابوطالب است. مزرعه ٔ فتح آباد و شهرمارجزء این قصبه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).