معنی دیلماج در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

دیلماج. (ترکی، ص، اِ) ترجمان. مترجم. سخن گزار. تیلماجی. (یادداشت مؤلف). کسی که از زبانی بزبان دیگر ترجمه کند. ظاهراً ترکی است و اصل آن «دیلیم آج » بمعنی «زبانم را بازکن » بوده است. و رفته رفته تخفیف یافته و به این صورت بمعنی ترجمان مترجم بکار رفته است. (فرهنگ عامیانه ٔ جمال زاده). کلمه ترکی است اما صورتی که برای اصل آن ذکر شده است بر اساسی نیست. (یادداشت لغتنامه).

فرهنگ معین

(دِ) [تر.] (ص.) مترجم.

فرهنگ عمید

مترجم، ترجمان، کسی که سخنی را از زبانی به ‌زبان دیگر ترجمه کند،

حل جدول

حمیدرضا شاه آبادی (افق)

مترجم آذری

مترجم

ترجمه ای از حمیدرضا شاه آبادی

مترادف و متضاد زبان فارسی

ترجمان، مترجم

فرهنگ فارسی هوشیار

مترجم، کسی که سخنی را از زبانی بزبان دیگر ترجمه کند

فرهنگ فارسی آزاد

دِیلماج، (ترکی) مترجم

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری