معنی وجنات در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

وجنات. [وَ ج َ] (ع اِ) ج ِ وجنه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (دهار). ج ِ وجنه که به معنی رخساره ٔ آدمی باشدو موی ریش در آنجا نمیروید و آن پهلوی بینی و زیر چشم میباشد و آن موضوع اگرچه جز رخساره است مگر مجازاً رخساره را گفته میشود. (آنندراج) (غیاث اللغات): و اشک ندامت بر صفحات وجنات از فواره ٔ دیدگان رها کرد. (سندبادنامه ص 153). رجوع به وجنه شود.

فرهنگ معین

(وَ جَ) [ع.] (اِ.) جِ وجنه.

فرهنگ عمید

رخسار، چهره،

حل جدول

رخسار، چهره

فرهنگ فارسی هوشیار

رخسار و گونه را گویند

فرهنگ فارسی آزاد

وَجَنات، گونه های صورت، مجازاً: چهره ها، روی ها، روی ها، رخساره ها (مفرد: وَجَنَه)،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر