معنی کارون در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

کارون. (اِخ) (رودخانه ٔ...) سرچشمه ٔ آن از کوه زرد بختیاری شروع و از جنوب شهرستان شوشتر وارد این شهرستان میشود. این رودخانه در شمال شوشتر به دو قسمت شده که یک شعبه ٔ آن از خاور شوشتر گذشته و به «گرگر» یا «کارون » معروف و دیگری از باختر شوشتر گذشته و «شطیط» نامیده میشود. رود شطیط در 2هزارگزی باختر بندقیر، برود «دز» پیوسته و در جنوب بندقیر بشعبه ٔ اولی «کارون » ملحق و بطرف جنوب سرازیر و پس از عبور از شهرستان اهواز وارد شهرستان خرمشهر شده و بالاخره به شط العرب میریزد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ص 29 ذیل کلمه ٔ «اهواز»). حداقل مقدار آب رودخانه ٔ کارون طبق صورت اداره ٔ کشاورزی 140 گز مکعب در ثانیه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ص 29). تنها رود قابل کشتی رانی ایران که با شعباتش بزرگترین رودخانه های ایران محسوب میشود رود کارون است. رسوبات این رودخانه جلگه ٔ خوزستان را تشکیل داده و همین رسوبات است که کم کم موجب وسعت این جلگه گشته است. سرچشمه اش از کوههای بختیاری است و در تمام امتداد خاک خوزستان با پیچ و خم بسیار عبور مینماید و منتهی الیه غیر قابل کشتیرانی آن شوشتر و از در خزینه 6 فرسخی میدان تفتون (مسجد سلیمان) قابل کشتیرانی است. از این محل تا مکان دیگری که باسم بندقیر موسوم است این رود بدو شعبه تقسیم گشته و امتداد آن 50 هزارگز است. یکی از دو شعبه را آب بزرگ یا کارون اصلی و شعبه ٔ دیگر آب کوچک و یا گرگر گویند.مصب این رودخانه یا دلتای کارون علاوه بر شعب اصلی آن که به شط العرب میریزد شامل سه شعبه است: 1- کهنه رود - این شعبه ظاهراً قدیمترین شعبه و مجرای کارون است و از این جهت آن را شط قدیمی گفته اند. 2- رود کور - چون قسمتی از آن را گل و لای فراگرفته به این اسم موسوم شده. 3- بهم شیر - پرآب ترین دهانه های کارون محسوب میشود این رودخانه مانند گاماسب بوسیله ٔ ضمائمی پر آب میگردد که معروفترین آنها «آب دیز» یا «آب دز» است که خود مرکب از دو شعبه ٔ شمالی و جنوبی [است] و چون بوسیله ٔ سد قدیمی که گویا با سنگ قیر محل اتصال این دو شعبه را با کارون ساخته اند از خیلی قدیم بندقیر نامیده شده این رودخانه از دو نظر قابل توجه است و همین باعث شده که مهمترین رودخانه های ایران محسوب گردد یکی از حیث آبیاری و دیگری در موضوع کشتیرانی. (جغرافیای مفصل تاریخی غرب ایران صص 42- 43).
رود کارون مانند بسیاری از رودخانه های ایران سطح آبش از اراضی اطراف پست تر است و بدین واسطه اهالی نمی توانند مستقیماً از آب رودخانه جهت نخلستانهای خود استفاده کنند بلکه برای مشروب کردن نخلستانها نهرهای عمود بر رودخانه ٔ کارون و بهم شیر و شط العرب حفر نموده و در موقع جذر و مد که در مدت شبانه روز اتفاق می افتد نخلستانها طبعاً مشروب میشوند بعلاوه موتورهائی در کنار رودخانه قرار داده اند که بوسیله ٔ تلمبه آب را در اراضی به جریان درآورده زراعت مینمایند. (از جغرافیای مفصل تاریخی غرب ایران ص 89). و نیز به ص 18، 19، 31، 36، 82، 83، 85، 88، 90، 91، 92، 98، 174، 177، 178، 180، 309، 350 از کتاب مذکور رجوع شود. پلی آهنی برروی کارون در کنار شهر اهواز بسته اند که طویلترین پل خط آهن سراسری ایران بشمار میرود. در تاریخ ایران باستان ذیل عنوان «حرکت اسکندر به طرف پارس » آمده است: از شوش اسکندر چهار روز راه پیموده به رود «پاسی تیگرس » رسید. یونانیها نوشته اند که سرچشمه ٔ این رود در کوهستان «اوکسیان » واقع و طرفین این رود بمسافت پنجاه استاد (تقریباً 9250 ذرع) پر از جنگل است، این رود، چون از بلندیها بپستی ها میریزد، آبشارهائی بوجود می آورد و بعد داخل جلگه شده ملایم حرکت میکند در اینجا عمق آن بقدری است، که قابل کشتیرانی است و پس از آنکه 60 استاد طی مسافت کرد بخلیج پارس میریزد، از توصیفی که کرده اند معلوم است که این رود همان رود کارون است و نیز این اطلاع به دست می آید که پارسی های قدیم این رود را «پس تیگر» (یعنی پس دجله) مینامیدندزیرا چنانکه از کتیبه ٔ بیستون داریوش معلوم است دجله را پارسی های قدیم تیگر میگفتند (کتیبه های بیستون طبع موزه ٔ بریطانیائی، ستون 1، بند 18) اگر چه دیودوراسم این رود را تیگر نوشته ولی از روایت آریان (کتاب 3، فصل 6، بند 3) و کنت کورث (کتاب 5، بند3) معلوم است که اشتباه کرده و «پس تیگره » صحیح است. (ایران باستان چ 1 صص 1409- 1410) و رجوع شود به ایران باستان ص 137، 1509، 1510، 1546، 1880، 1886، 2010، 2012.

کارون. (اِخ) نام یکی از ایستگاههای راه آهن بین اهواز به بندر شاهپور است. این ایستگاه در 821هزارگزی تهران و 2هزارگزی خاور ایستگاه اهواز واقع و جزء شهر اهواز است. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).

کارون. [رُ] (اِخ) یکی از رب النوعهای قدیم یونان بود که او را پسر شب می پنداشتند. (تمدن قدیم، تألیف فوستل دو کولانژ، ترجمه ٔ نصراﷲ فلسفی ص 496).

کارون. [رُ] (اِخ) اگوستن - ژوزف. متولد به سال 1778، سرهنگ دوم دوره ٔ امپراطوری اول فرانسه. وی به سال 1820 سردسته ٔ توطئه ای موسوم به «بلفور» بود و به سال 1822 تیرباران شد.

کارون. [کارْوَ] (اِخ) حاکم نشین کانتن «پادوکاله » بخش «بتون ». دارای 16668 تن سکنه است.راه آهن شمال از آن میگذرد. محصول آن زغال سنگ است.

حل جدول

از رودهای حوضه خلیج فارس

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر