معنی مکان‌ به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Bearing, Lieu, Locale, Location, Locus, Place, Point, Position, Site, Situation, Space, Where

فارسی به عربی

موقع، ناحیه

فارسی به ایتالیایی

luogo

فارسی به آلمانی

Lage (f), Ort (m), Ort [noun], Örtlichkeit (f)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر