معنی کودن‌ به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Brainless, Bumpkin, Dense, Dimwitted, Dolt, Doltish, Dull, Feebleminded, Moron, Half-Wit, Imbecile, Moronic, Nincompoop, Ninny, Purblind, Retard, Stupid, Unintelligent, Witless

فارسی به ترکی

geri zekâlı, hırbo, anadavllı

فارسی به عربی

اهانه، بطیی، خلفیا، عروه، ممل

فارسی به ایتالیایی

scemo

فارسی به آلمانی

Langsam, Träge, Ungeeignet, Untauglich [adjective], Rueckwaerts [adverb]

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر