معنی آنتی بیوتیک در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

[فر.] (اِمر.) به ماده ای که مانع ادامه حیات و تکثیر و رشد دسته ای از باکتری ها و عوامل بیماری زا شود گویند، پادزهر، پادزیست (فره).

فرهنگ عمید

گروهی از داروها که از قارچ یا باکتری‌ها به دست می‌آیند یا به‌صورت مصنوعی ساخته می‌شوند و برای درمان عفونت‌های حاصل از بیماری‌های میکروبی به کار می‌روند،

حل جدول

گروهی از داروها

پادزیست

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

پادزی، پادزیست، جان دارو

فرهنگ فارسی هوشیار

فرانسوی پاد زخم جاندار (اسم) هرماده ای که موجب توقف حیات بشود (عموما)، در اصطلاح پزشکی آنتی بیوتیک بماده ای (مانند پنی سیلین آکرومیسین و غیره) گفته می شود که مانع ادامه حیات و تکثیر و رشد زا گردد. هرقدر یک ماده آنتی بیوتیک مانع حیات تعدادی بیشتری از انواع میکروبها شود ارزش طبی بیشتری دارد.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر