پاچیدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
پاچیدن. [دَ] (مص) در تداول عوام، پاشیدن، چنانکه فلفل و نمک را بر طعامی. || ریختن. رش کردن، چنانکه آب را بر چیزی و کسی. || نرم و آهسته براه رفتن. (برهان).
فرهنگ معین
پاشیدن، ریختن. [خوانش: (دَ) (مص م.) (عا.)]
فرهنگ عمید
پاشیدن
گویش مازندرانی
پاشیدن، پراکندن برنج در باد توسط پارو که بخشی از عمل خرمن...
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.