معنی سرگردان‬ به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Astray, Drifter, Errant, Floater, Migratory, Planetary, Ranger, Vagabond, Vagrant, Wanderer, Wandering

فارسی به ترکی

avare, derbeder

فارسی به عربی

عائم، عصبی، متطرف، یائس

فارسی به آلمانی

Wanderer [noun]

پیشنهادات کاربران

سرهال

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر