معنی جوهر‬ به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Acid, Being, Content, Core, Essence, Germ, Ink, Juice, Meat, Mettle, Quintessence, Substance, Timbre

فارسی به ترکی

mürekkep

فارسی به عربی

ان یکون، حامض، حبر، عصیر، قلب، ماده، مساله، نخاع

فارسی به ایتالیایی

essenza

inchiostro

sostanza

فارسی به آلمانی

Gemüt (n), Herz (n), Saeure [noun], Tinte (f), Kürbis (m), Saft (m)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر