معنی پردازش در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
پردازش. [پ َ زِ] (اِمص) توجه. اشتغال:
به سه روز شاه جهان را ز رزم
نبد ایچ پردازش خواب و بزم.
فردوسی.
ولی این کلمه بیش از یکجای نیامده و ظاهراً تصحیفی است و شاید اصلاً در این بیت پرواش از... بوده است.
فرهنگ معین
به کاری دست زدن، آهنگ کاری کردن، انجام دادن مجموعه ای از عملیات مختلف روی اطلاعات و داده ها در کامپیوتر. [خوانش: (پَ زِ) (اِمص.)]
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) آسایش فراغت.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.