معنی جنگی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

(ص نسب.) منسوب به جنگ. [خوانش: (جَ)]

فرهنگ عمید

مربوط به جنگ،
دارای کاربرد در جنگ: سلاح جنگی،
جنگجو، جنگنده،
(قید) [مجاز] با سرعت زیاد، شتابان،

حل جدول

رزمی

مترادف و متضاد زبان فارسی

دلاور، مبارز، نستوه، جنگنده، حربی

فرهنگ فارسی هوشیار

‎-1 (صفت) منسوب به جنگ لوازم جنگی، (صفت) رزم آور جنگنده حربی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر