معنی اهار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

اهار. [اَ] (اِ) پالوده که بر کاغذ و شوربائی که بر جامه مالند. (برهان) (هفت قلزم). آهار پالوده ای که بر کاغذ و جامه مالند. (ناظم الاطباء). آشی که بر کاغذ و جامه دهند که سبب قوت آنها شود. (آنندراج). و رجوع به آهار شود.
- اهار زدن، پالوده و شوربا به جامه و کاغذ مالیدن.
|| ظاهراً به معنی فضله و پیخال مرغان شکاری و بالخصوص باز. فضله ٔ مرغان شکاری را اهار گویند. (از بازنامه ٔ نسوی): وچون به وقت برخاستن اهار نکند نقصانی پدید آید. (نوروزنامه ص 98).

حل جدول

پرداخت، جلا

گویش مازندرانی

آهارپارچه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر