معنی سیستماتیک در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

(~.) [فر.] (ص.) دارای ساختار و ن ظام، نظام مند.

حل جدول

روشمند

مترادف و متضاد زبان فارسی

روشمند، سامان‌مند، قاعده‌مند، نظام‌مند، مدون، منسجم،
(متضاد) نامنسجم

فرهنگ فارسی هوشیار

فرانسوی روشیک، دهنادیک، آماجیک

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر