معنی قشنگ در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

قشنگ. [ق َ ش َ] (ص) جمیل. زیبا. خوب صورت. (آنندراج).

فرهنگ معین

(قَ شَ) (ص.) ظریف، خوشگل، زیبا.

فرهنگ عمید

خوشگل، زیبا، خوش‌نما،
با مهارت،

حل جدول

زیبا

مترادف و متضاد زبان فارسی

جمیل، خوشکل، خوشگل، دلپسند، دلربا، رعنا، زیبا، شیک، ظریف، ملوس، ملیح، نازنین، وجیه،
(متضاد) زشت

گویش مازندرانی

قشنگ زیبا

فرهنگ فارسی هوشیار

زیبا و خوشگل

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر