معنی ستایش کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ستایش کردن. [س ِ ی ِ ک َ دَ] (مص مرکب) مدح کردن. نیکویی گفتن. ستودن:
به پیش بزرگان ستایش کنیم
همه پیش یزدان نیایش کنیم.
فردوسی.
به پیروزی ایدر نیایش کنیم
جهان آفرین را ستایش کنیم.
فردوسی.
ستایش سخن خویشتن مکن سعدی
که زشت خوب نگردد بجامه ٔ رنگین.
سعدی.

حل جدول

حمد

مترادف و متضاد زبان فارسی

تحسین کردن، ستودن،
(متضاد) نکوهیدن، نکوهش کردن، ثنا گفتن، مدح کردن، تمجید کردن،
(متضاد) نکوهیدن، نکوهش کردن، قدح گفتن، هجو کردن

فرهنگ فارسی هوشیار

مدح کردن، ستودن، شمریدن

پیشنهادات کاربران

پرستیدن

تمحید

احماد

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر