معنی تاچه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

تاچه. [چ َ / چ ِ] (اِ مصغر) (از: «تا»، عدل و لنگه و تنگ + «چه »، ادات تصغیر تای کوچک. لنگه ٔ خرد. یک لنگه از خورجین. یک لنگه ٔ کوچک از باری. جوالی کوچک نیمبار. لنگه بار.عدل. رجوع به عدل شود.

فرهنگ معین

(چِ) (اِمصغ.) یک لنگه از خورجین، جوال، کیسه ای بزرگ که بر پشت چهارپایان برای حمل بار قرار دهند.

فرهنگ عمید

جوال، بارجامه، گاله،
کیسۀ بزرگ و ستبر که بر پشت چهارپایان بارکش می‌گذارند و در آن چیزی می‌ریزند،

حل جدول

جوال کوچک

گویش مازندرانی

همتا، هم سنگ، واحد شمارش گونی

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) لنگه خرد یک لنگه از خورجین یک عدل یک جوال.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر