معنی تیله در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

تیله. [ل ِ / ل َ] (اِ) سفال شکسته ٔ خردشده. (ناظم الاطباء). خرده ٔسفال. ریزه ٔ سفال. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). || در تداول، سنگ مدوری که بدان قمار بازند.

فرهنگ معین

(لِ) (اِ.) گلوله کوچک سنگی یا شیشه آبی که کودکان با آن بازی کنند.

فرهنگ عمید

گلولۀ کوچک و توپُر سنگی یا بلوری که کودکان با آن بازی می‌کنند،

حل جدول

گلوله یا گردو یا سنگی است که اطفال باآن بازی کنند.

گلوله یا گردو یا سنگی است که اطفال با آن بازی کنند

گویش مازندرانی

خرده شکسته ی کوزه

فرهنگ فارسی هوشیار

خرده سفال، سفال خرد شده گلوله کوچک سنگی با بلوری که اطفال با آن بازی می کنند

فرهنگ عوامانه

گلوله یا گردو یا سنگی است که اطفال باآن بازی کنند.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر