معنی جهش در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

(جَ یا جِ هِ) (اِمص.) جست و خیز.

فرهنگ عمید

جست‌وخیز، جهیدن،
طبیعت، سرشت، خلقت: چون آن بدجهش رفت نزدیک شاه / ورا دید با بند در پیشگاه (فردوسی۴: ۸/۳۶۱ حاشیه)،
(زیست‌شناسی) تغییر ناگهانی که در صفات و خصایص جانور یا گیاه رخ می‌دهد، موتاسیون: جهش ژنتیکی،

حل جدول

موتاسیون، جستن، جهیدن، خیز

جستن، خیز، جهیدن، موتاسیون

موتاسیون

مترادف و متضاد زبان فارسی

پرش، جستن، جست، خیز، سرشت، طینت

فرهنگ فارسی هوشیار

زاریدن، آماده بگریستن جهیدن، پرش جهیدن، پرش

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر