معنی سنگواره در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

سنگواره. [س َ رَ / رِ] (اِ مرکب) بقایای متحجر شده ٔ موجودات زنده ٔ اعصار قدیمه. این بقایا علم به احوال موجودات گذشته را بمقیاس بسیارزیادی برای ما روشن میکنند و نیز در تشخیص نسبی طبقات زمین مؤثرند. فسیل.

فرهنگ معین

(سَ رَ یا رِ) (اِمر.) فسیل، بقایای موجودات زنده گذشته های دور که به صورت سنگ درآمده باشد.

فرهنگ عمید

آثار و بقایای موجودات زندۀ قدیمی (حیوانی یا نباتی) مانند استخوان و دندان و صدف و امثال آن‌ها که از زمان‌های قدیم در داخل طبقات زمین باقی مانده و به‌صورت سنگ درآمده است و از مطالعۀ آن‌ها می‌توان تا حدی به احوال جانداران قدیم و همچنین عمر طبقات زمین پی برد، فسیل،

حل جدول

فسیل

فرهنگ فارسی هوشیار

بقایای متحجر شده موجودات زنده اعصار قدیمه. این بقایا علم به احوال موجودات گذشته را به مقیاس بسیار زیادی برای ما روشن میکنند و نیز در تشخیص سن طبقات زمین موثرند فسیل.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر