معنی کرون در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

کرون. [ک ُرْ وَ] (اِ) کرن. (برهان) (ناظم الاطباء). کرند. کرنده. کرنگ. (فرهنگ فارسی معین). اسبی را گویند که رنگ او مابین زرد و بور باشد. (برهان) (ناظم الاطباء) (آنندراج). رجوع به کرن، کرند، کرنده و کرنگ شود.

کرون. [ک َرْ وَ] (اِخ) نام یکی از بلوکات اصفهان. (منتهی الارب). از بلوکات اسپاهان حد شمالی برخوار و دهق، شرقی نجف آباد، جنوبی لنجان و فریدن و غربی فریدن است، 95 قریه و در حدود 19352 تن جمعیت دارد. (یادداشت مؤلف).

حل جدول

واحد پول استونی

واحد پول ایسلند

واحد پول دانمارک

واحد پول سوئد

واحد پول نروژ

گویش مازندرانی

مرتعی در حوزه ی کارمزد در منطقه ی سوادکوه

فرهنگ فارسی هوشیار

انگلیسی افسر، تارک، جایزه (این واژه: جای زه و پارسی است) ‎ (اسم) رنگ میان زرد و بور رنگ بین سرخ و زرد، (صفت) آنچه برنگ مزبور باشد.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری