معنی سریال زخم کاری
لغت نامه دهخدا
زخم کاری. [زَ م ِ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) ضربه ٔ مؤثر و قاطع. جراحت کشنده و عمیق (کاری در این ترکیب بمعنی کارگر ومؤثر است). جراحت بزرگ و جراحتی که بیکی از آلات عمده ٔ بدن برخورد کرده و مهلک باشد. رجوع به ناظم الاطباء، آنندراج و زخم شود.
واژه پیشنهادی
محمدحسین مهدویان
آهنگساز سریال زخم کاری
حبیب خزایی فر
از بازیگران سریال زخم کاری
جواد عزتی
رعنا آزادی ور
امیرحسین هاشمی
هانیه توسلی
سعید چنگیزیان
الهه حصاری
عباس جمشیدی فر
مهدی زمین پرداز
تهیه کننده سریال زخم کاری
محمدحسین مهدویان
فرهنگ عمید
(پزشکی) هر نوع شکافی که بر روی پوست ایجاد شود، جراحت،
[قدیمی] ضربه،
(موسیقی) [قدیمی] = زخمه
[قدیمی، مجاز] صدایی که از ساز بلند میشود،
* زخم خوردن: (مصدر لازم) [قدیمی] زخم برداشتن، زخمی شدن، مجروح شدن،
* زخم زبان: [مجاز] سخن زشت که دل کسی را بیازارد و او را رنجیده سازد،
* زخم زدن: (مصدر لازم) [قدیمی] به کسی زخم و جراحت وارد کردن،
* زخم کاری: زخم سهمناک، جراحت مهلک، جراحت بزرگ که بر عضو مهمی از بدن وارد آید و کشنده باشد،
* زخم معده: (پزشکی) از امراض معده، جراحتی که در معده یا اثناعشر بهواسطۀ ازدیاد شیرۀ اسیدی معده یا علت دیگر پیدا میشود و درد شدید دارد،
معادل ابجد
1179