معنی گمج

لغت نامه دهخدا

گمج

گمج. [گ ُ م َ] (اِ) نان خمیرناکرده. (آنندراج).

فرهنگ معین

گمج

(گَ مَ) (اِ.) دیگ سفالین که در آن خوراک پزند.

(گُ مَ) (اِ.) نان خمیر ناکرده.

فرهنگ فارسی هوشیار

گمج

(اسم) دیگ سفالین که در آن خوراک پزند (اسم) نان خمیر نا کرده.

معادل ابجد

گمج

63

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری