معنی تبرئه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

پاک کردن، رفع اتهام کردن. [خوانش: (تَ رِ ئِ) [ع. تبرئه] (مص م.)]

فرهنگ عمید

پاک کردن از تهمت،

مترادف و متضاد زبان فارسی

ابراء، برائت، پاکی، رفع‌اتهام، مبرا،
(متضاد) محکوم، محکومیت

فرهنگ فارسی هوشیار

پاک گردانیدن کسی را از چیزی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر