قاعده در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
(اِفا.) مؤنث قاعد، پایه، اساس، جمع قواعد، (ص.) زنی که دیگر حیض نشود و بچه نزاید. [خوانش: (عِ دَ یا دِ) [ع. قاعده]]
روش، شیوه،
قانون۱
(صفت) (زیستشناسی) ویژگی زنی که در دوران قاعدگی است،
[قدیمی] بنیان، اساس، پایه، اصل،
نسق
هنجار
ضابطه
ینگ
هنجار
آیین، ترتیب، رسم، روش، سیرت، طرز، طریقه، اساس، اصل، بنیاد، بنیان، پایه، شالوده، حیض، رگل، عادت، ضابطه، قانون، نسق، نظم
اصل، بنیاد
ینگ