معنی لایحه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

لایحه. [ی ِ ح َ] (ع ص) تأنیث لایح. || (اِ) طرح. مکتوب. مکتوب متضمن پیشنهاد که دولت برای تصویب به مجلس تقدیم کند. || در اصطلاح قضائی، مدافعات متهم که بصورت کتبی باشد. مکتوبات تقدیمی وکلاءعدلیه به منظور دفاع از دعوی به محکمه. ج، لوایح.
- تبدیل لوایح، تعاطی مکتوبات میان مدعی و مدعی علیه به وساطت محکمه.

فرهنگ معین

نوشته، طرح قانونی که از طرف دولت برای تصویب به مجلس فرستاده می شود. [خوانش: (یِ حِ) [ع. لائحه] (اِ.) مؤنث لایح. ]

فرهنگ عمید

نوشته‌ای که در آن پیشنهاد یا ادعایی ارائه شده باشد،
[مقابلِ طرح] (سیاسی) قانونی که از طرف دولت برای تصویب تقدیم مجلس می‌شود،

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ (اسم) مونث لایح، (اسم) مکتوب، طرح. یا لایحه قانونی. طرح قانونی که از طرف هیئت دولت بمجلسین پیشنهاد شود، نوشته ای که وکیل دادگستری بمنظور دفاع از دعوی بمحکمه تقدیم کند جمع: لوایح. -5 آنچه که از نور تجلی لایح گردد بارقه خطر.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر