معنی جبهه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
(~.) [ع.] (اِ.) پیشانی صورت فلکی شیر، و آن منزل دهم از منازل قمر است.
پیشانی، جبین، بخش جلوی محل جنگ، گروه متحدی از احزاب یا سازمان های گوناگون که در جهت اهداف سیاسی مشترکی فعالیت می کنند: جبهه آزادی بخش فلسطین، محل برخورد یا منطقه مرزی دو توده هوای متفاوت یا دارای [خوانش: (جَ هَ یا جمع هِ) [ع. جبهه] (اِ.)]
(نظامی) میدان جنگ،
(سیاسی) گروهی متشکل از حزبها و سازمانهای مختلف که برای رسیدن به اهداف معیّن با یکدیگر متحد میشوند،
٣. (هواشناسی) محل برخود دو توده هوای گرم و سرد،
گروه، جماعت: جبههٴ مخالف،
بَر، جنب، پهلو،
[جمع: جباه] [قدیمی] قسمت بالای ابروها تا زیر موهای پیش سر، پیشانی،
(نجوم) [قدیمی] دهمین منزل قمر،
نما، پیشانی، جبین، ناصیه، میدانجنگ
پیشانی و به معنی قسمت جلوی میدان جنگ