معنی حیطه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

(اِ.) احاطه شده، (مص م.) حفظ کردن، در پناه خود درآوردن. [خوانش: (طِ) [ع. حیطه]]

فرهنگ عمید

زمین، میدان، یا مکانی مشخص برای انجام عملی خاص،

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

گستره

کلمات بیگانه به فارسی

گسترده

مترادف و متضاد زبان فارسی

چهارچوب، حوزه، شمول، قلمرو، کادر، محدوده، محوطه، پهنه، میدان، گستره

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ (مصدر) حفظ کردن در پناه گرفتن نگاهبانی کردن، (اسم) هر جای احاطه شده زمینی فراخ که اطراف آنرا احاطه کرده باشند دیواربست. ‎ دیوار بست، دیوار بر آوردن دیوار کشیدن، دز پناه گرفتن، هشیاری، دلسوزی، زن پاک

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر