کتری در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
کتری. [ک ِ] (اِ) قوری فلزی.قسمی قوری برای چای یا جوشانیدن آب و غیره. قهوه جوش. (یادداشت مؤلف). ظرف مسین دارای لوله و دسته که در آن آب و مایعات دیگر ریزند. (فرهنگ فارسی معین).
فرهنگ عمید
ظرف فلزی لولهدار شبیه قوری که بالای آن دسته دارد و برای جوشاندن آب به کار میرود،
گویش مازندرانی
غده ای در کشاله ی ران و گلو
فرهنگ فارسی هوشیار
بر گرفته از } کتل { انگلیسی غوری غوری بزرگ (اسم) ظرف مسین دارا ی لوله و دسته دار که در آن آب و مایعات دیگر ریزند.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.