اخضر به فارسی | دیکشنری عربی

اخضر
  • سبز , خرم , تازه , ترو تازه , نارس , بی تجربه , رنگ سبز , (در جمع) سبزیجات , سبز شدن , سبز کردن , سبزه , چمن , معتدل

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر