ارتفاع به فارسی | دیکشنری عربی
ارتفاع
-
فرازا , بلندی , ارتفاع , فراز , منتها درجه , مقام رفیع , منزلت , جای بلند وبرامدگی , ترفیع , رفعت , جای مرتفع , اسمان , عرش , تکبر , دربحبوحه , ارتفاعات , عظمت , بالا بردن , ترقی دادن , اضافه حقوق , برخاستن , ترقی کردن , ترقی خیز
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.