اسفنج به فارسی | دیکشنری عربی
اسفنج
-
اسفنج , انگل , طفیلی , ابر حمام , با اسفنج پاک کردن یا ترکردن , جذب کردن , انگل شدن , طفیلی کردن یاشدن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.