اعتراض به فارسی | دیکشنری عربی
اعتراض
-
بریدن , قطع کردن , جدا کردن , حاءل شدن , جلو کسی را گرفتن , جلو گیری کردن , جلوگیری , ایراد , اعتراض , مخالفت , استدلا ل مخالف
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.