امتداد به فارسی | دیکشنری عربی
امتداد
-
توسیع , تمدید , تعمیم , تلفن فرعی , کشیدن , امتداددادن , بسط دادن , منبسط کردن , کش امدن , کش اوردن , کش دادن , گشادشدن , بسط , ارتجاع , قطعه (زمین) , اتساع , کوشش , خط ممتد , دوره , مدت
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.