اول به فارسی | دیکشنری عربی

اول
  • تشکیل دهنده , قالب گیر , پیشین , سابق , جلوی , قبل , در جلو

  • بهترین , پیش ترین , جلوترین , دردرجه نخست

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر