بدیل به فارسی | دیکشنری عربی

بدیل
  • یک درمیان , متناوب , متبادل , عوض و بدل , شق , شق دیگر , پیشنهاد متناوب , چاره , قلب , تحریف , مقلوب , تشکیل لغت یا جمله ای از درهم ریختن کلمات یا لغات جمله ء دیگر , جایگزینی , عوض , جانشین , تعویض , جانشین کردن , تعویض کردن , جابجاکردن , بدل , جانشینی , علی البدلی , کفالت

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر