بصر به فارسی | دیکشنری عربی
بصر
-
بینایی , بینش , باصره , نظر , منظره , تماشا , الت نشانه روی , جلوه , قیافه , جنبه , چشم , قدرت دید , دیدگاه , هدف , دیدن , دید زدن , نشان کردن , بازرسی کردن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.