بیدق به فارسی | دیکشنری عربی

بیدق
  • پیاده شطرنج , گرو , گروگان , وثیقه , رهن دادن , گروگذاشتن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر