تمثال نصفی به فارسی | دیکشنری عربی
تمثال نصفی
-
مجسمه نیم تنه , بالا تنه , سینه , انفجار , ترکیدگی , ترکیدن , خرد گشتن , ورشکست شدن , ورشکست کردن , بیچاره کردن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.