تملق به فارسی | دیکشنری عربی
تملق
-
پرستش , ستایش , چاپلوسی , نوازش , ریشخند , چاپلوس , گول , دست بسر کردن , تملق
-
ریشخند کردن , گول زدن , خر کردن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.