ثوب به فارسی | دیکشنری عربی
ثوب
-
اراستن , ارایش کردن , لباس پوشاندن , لباس , ارایش , رسمی , دارای فکر , مقید به اداب ورسوم اداری , تفصیلی , عارضی , لباس رسمی شب , قرار دادی
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.